«...بیا دعا کنیم،دعا کنیم که امام زمان زودتر بیاد... و زودتر مارو بکشه تا راحت بشیم... من هرچی فکر می کنم برای حل مشکلات هیچ راه حلی نیست مگر اون عزیز غایب...به هرکس اتکا می کنی از تو تواناتر نیست برای حل مشکلات... و فقط میرسی به خدا... که قربونش برم دور از دسترسه...پس می مونه امام زمان(عج)... اگه بیاد چی میشه؟
شما که سواد داری، لیسانس داری، روزنومه خونی
با بزرگون می شینی، حرف میزنی،همه چی می دونی
بگو از چیه که من دلم گرفته؟؟؟»*
پی نوشت آخر:6/6/86 هم رسید و من نتونستم ازین شهر ...تکون بخورم...
دلم میخواد به اصفهان برگردم...بازم به اون نصف جهان برگردم...برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود... بخونم از ته دل....دودودودودودوددودود!!!
*پی نوشت ماقبل آخر: تمام قسمتای داخل«»مال همون نامه س...به بهانه ی عید بزرگ نیمه ی شعبان... واسه ی بهونه گیری این دل نیمه شده...که نیمیش با منه نیمیش پیش کسایی که دوستشون دارم...